مایک توسط دوست و دوست کودکی خود ، آدیتوند ، دعوت شده است تا شام بخورد و آخر هفته را با او و نامزدش لولا بگذارد ، زیرا آنها برای عروسی آینده خود برنامه ریزی می کنند.